مائو تسه تونگ در واقع معمار و رهبر چين كمونيست بود. او كسي بود كه چين را از قهقرا به اوج بازگرداند و نزديك به چند دهه رهبر چين كمونيست بود.
مائو يكي از سرسخت هاي تاريخ بشريت بود. در باب سرسختي مائو همين بس كه بدانيد در دوران مبارزه اش، تمامِ كشور چين را با پاي پياده فرار كرد.
يكي از جالب ترين اتفاقات تاريخ در دوران مائو رخ داد كه ميخواهم چند سطري در مورد آن بنويسم و درآخر نتيجه گيري كنم:
٦٠ سال پيش، ژانويه ١٩٥٨، مائو سياست هاي اصلاح طلبانه جديد چين را با نام " يك گام بزرگ به جلو" اعلام كرد. اين برنامه دو بخش صنعتي و كشاورزي داشت. در بخش صنعتي بزرگترين دغدغه اصلاح نظام توليد فولاد و افزايش كيفيت محصول نهايي بود، اما در بخش كشاورزي:دولت چين عليه گنجشك ها اعلام جنگ كرده بود!
مائو در نطقي آتشين گنجشك ها را بزرگترين دشمن چين اعلام كرد.
او معتقد بود، گنجشك ها به محصولات كشاورزي چين دستبرد مي زنند و اين باعث مي شود، دهقانان زحمت كش به حق و حقوق خود نرسند.
جنگي تمام عيار عليه گنجشك ها شروع شد. لانههاي گنجشكها ويران شد، تخمهايشان شكسته شد و جوجههايشان كشته شدند. كودكان نيز با شكار گنجشكها با تيركمان به مبارزات كمك ميكردند.همچنين براي جلوگيري از فرود گنجشكها به مزرعهها، تمام اهالي شهر درحاليكه ناقوسهايي را به صدا درميآوردند و بر طبلهاي عظيمي ميكوبيدند و فشفشه به هوا ميفرستادند، بهسوي حومهها رژه ميرفتند. عاقبت، جسد بيجان گنجشكها از آسمان فروريخت.
تنها در عرض يك روز، مردم شانگهاي ۱۹۴۴۳۲ گنجشك را كشتند و در عرض يكسال بيش از يك ميليون گنجشك كشته شدند. عاقبت در سراسر چين گنجشكها به مرز انقراض رسيدند.
بزرگترين و تاريخي ترين شكست مائو دقيقا زماني كه فكر مي كرد پيروز شده است رخ داد.
ناگهان جمعيت حشرات رو به فزوني گذاشت. ملخ ها به طرز غير قابل باوري زياد شدند و به مزارع حمله مي كردند.
هجوم ملخ ها به قدري وحشتناك بود كه چين كاملا بي دفاع شده بود. جنگ ناگهان تغيير كرد. روزي كه اولين چيني به دليل گرسنگي مُرد تازه مائو شروع به انديشيدن كرد.
او در ابتدا لجبازانه مي گفت خلق چين به عقب بازگشت نخواهند كرد.
باور كردني نيست ولي، ٤٣ ميليون چيني طي سالهاي بعد از گرسنگي كشته شدند تا مائو دست از لجبازي خود بردارد.
ناگهان بزرگترين واردات چين گنجشك شد و هر روز هزاران گنجشك از اتحاد جماهير شوروي وارد مي كردند تا تعادلي كه از بين برده بودند را بازگردانند.
➖شكست مائو براي آن دسته مديراني كه از علم مديريت فقط يكدندگي و لجبازي را آموختند، براي آن مديراني كه فريب جايگاهشان را مي خورند و فكر مي كنند آنچه به ذهن شان مي رسد، درست ترين چيز است درس هاي بزرگي دارد:
١- هر قدر داد بزنيد تصميم غلط به درست تبديل نميشود.
٢- هر قدر در اصلاح اشتباه تان تعلل كنيد، هزينه هاي بعدي بيشتر مي شود.
٣- هر مديري ممكن است تصميم اشتباه بگيرد و اين قسمتي از ماجراي مديريت است ولي، مديري كه لجبازانه بر اشتباهش پافشاري مي كند، تاريخ با لبخند معنا دار نگاهش خواهد كرد.
- جمعه ۲۲ فروردین ۹۹ | ۱۶:۴۲
- ۸۸ بازديد
- ۰ نظر